در آبان ماه سال 1385 پس از 14 ماه انتظار، خودروی هیوندای آوانته را در نمایندگی مرکزی شرکت پرستوی آبی، واقع در جاده کرج تحویل گرفتم و با ملاحظات کامل (ازنظر آببندی) به شهر اصفهان (محل سکونتم) عزیمت کردم. پس از مدتی با رسیدن به مرز 2000 کیلومتر تصمیم گرفتم خودرو را محک بزنم. لذا در بزرگراه اصفهان-نطنز، در گردنه کرکس ناگهان پا را تا آخر روی پدال گاز فشار دادم؛ گیربکس اتوماتیک فوراً به دنده 2 برگشت و موتور به غرش درآمد و تا رسیدن دور موتور به 6200 در دنده 2 ماند و سپس در دنده 3 نیز تا دور 6200 صبوری کرد و در لحظه رسیدن به دور 6200 درحالیکه عقربه سرعت به 180 کیلومتر بر ساعت رسیده بود، تعویض دنده به 4 صورت گرفت. در گردنهای که پژوهای 405 بهزحمت با حدود 100 کیلومتر در ساعت نفسزنان خود را بالا میکشیدند، آوانته چون اسب سرکش میتاخت و بهسرعت بالا میرفت.
بعد از مدتی دقت روی رفتار گیربکس آوانته و تعویض دندههای هوشمندانه آن؛ دریافتم حتی راننده ای چون من که مدت 21 سال تجربه رانندگی دارد، در تعویض بهموقع دنده خالی از اشکال نیست و همین جاهاست که موتور تحت فشار قرار میگیرد و استهلاک آن افزوده میشود. طی این هشت سال بااینکه معمولاً تعویض روغن را در 10 هزار کیلومتر انجام میدادم و حتی گاهاَ دیرتر، بهقدری خودرو مثل ساعت منظم و بیدردسر بوده که پس از حدود 4 سال یکی دوبار از نمایندگی در مورد آوانته های دیگر سؤال کردم که آیا خودروی من استثناء است یا همه آوانته ها بیآزارند، که گفتند آوانته ها فقط برای سرویسهای دوره ای از قبیل تعویض شمع و لنت مراجعه میکنند (برعکس ساختههای وطن که گاها یک مورد استثنائی خودرو خوب در بین آنها یافت میشود! و من هر بار از انتخابم مطمئنتر و راضیتر میشدم.
در طی هشت سال غیر از 3 بار تعویض آب رادیاتور و روغن گیربکس و 1 بار تعویض لنت عقب و 4 بار تعویض لنت جلو؛ و تعویض تسمه تایم در کیلومتر 149 هزار (که کاملاً سالم و نو مینمود)؛ و 3 بار تعویض فیلتر سوخت و 1 بار تعویض تسمه کولر و دینام؛ و سایر کارهای دوره ای و معمول خودرو؛ به جهت تعمیر فقط 1 بار جنت و بست بالای رادیاتور را در کیلومتر 175,000 و خود رادیاتور را (به دلیل نشت از درز بالای آن) در کیلومتر 237000 تعویض نمودم و این در شرایطی بود که به دلیل مسائل کاری و مکان زندگی از شتابگیریهای متعدد ناگزیر بودم و حداکثر سرعت 210 کیلومتر را 1 بار و 190 را بارها گذراندم. و در جادههای پر دستانداز نیز تردد مینمودهام. حتی سال گذشته که از نمایندگی خواستم روغن ترمز و هیدرولیک را بازدید و در صورت نیاز تعویض نماید؛ به دلیل کیفیت خوب روغن، نمایندگی نیازی به تعویض ندید!
البته پولوس سمت شاگرد حدود 3 سال پیش (در میان تعجب مهندس نمایندگی) دچار صدای هنگام پیچش کامل شد؛ ولی به دلیل تجربه ای که روی پراید کره ای داشتم که پولوس آن سالها بدون مشکل با وجود صدای در پیچ کارمی کرد، ولی کله پولوس تعویضی آن بهسرعت دوباره به صدا افتاد. لذا آن را تعویض نکردم و تاکنون حتی به اسرعت 190 هم مشکلی نداشتهام.
اخیراً؛ با توجه به وسواسی که روی خودرو دارم به دلیل صدایی که گاها در دستاندازها از عقب خودرو شنیده میشود و کوبشی که در دستاندازهای کوچک و ریز احساس میکردم، اقدام به تعویض هر 4 میل موجگیر کردم که قبلیها بعد از باز شدن و معاینه دچار حدود 20 درصد افت کیفیت شده بودند و با تعویض آنها حدود 40 درصد از کوبیدن دستاندازهای کوچک رفع شد. حدود یک سال پیش پدرم به توصیه اینجانب یک آوانته مدل 1391 با کارکرد 9000 خریداری کرد که بنده برای ارزیابی و مقایسه عملکرد آوانته خودم، آن را چند بار مورد آزمایش قرار دادم و با کمال تعجب دیدم بعد از طی 260 هزار کیلومتر هیچ افت محسوسی در توان و شتاب پیشرانه حس نمیشود و فقط از نظر صدای موتور و لرزش کارکرد آن حدود 10 درصد و عملکرد زیروبند خودرو در دستاندازها حدود 15 درصد نسبت به خودروی نو، افت کیفیت بوجودآمده است. با استفاده از موتورشوی باکیفیت آلمانی و اضافه کردن روغن ضد اصطکاک آلمانی به روغن موتور؛ مشکل صدا و لرزش موتور نیز تا حدود 80 درصد حل شد.
آری؛ من هم مثل هر ایرانی وطنپرست و مسلمان دیگری مایلم از تولیدات داخلی حمایت شود و هر ایرانی با افتخار تمام از تولیدات هموطنان خود استفاده نماید.
اما آیا خود تولیدکنندگان داخلی نباید در جهت حفظ عزت و احترام خود بکوشند و بهجای هدفگذاری کسب درصدهای بالاتر سود، ارتقا کیفیت و رضایت مشتری را هدف بگیرند؛ که این خودبهخود به سود بیشتر هم منجر خواهد شد.
ما هر ازگاهی با شنیدن خبر پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی کشور در زمینههای پزشکی و بیوتکنولوژی و نانو فنآوری و موشکی و هوافضا و غیره به خود میبالیم؛ اما با دیدن افتضاحات خودروهای تولید وطن، سرخورده میشویم (فقط مقایسه تولید سال 2005 کره {آوانته} با تولیدات وطنی در سال 2014 {نه 2005}، خود گویای دریایی از مطلب است.